ايران مهد تمدن کهن



چند کلمه در توصیف امام باقر(ع)اگرچه کم معناست.وعربی خیلی بلد نیستم.خودم میدانم همه بعضی‌نوشته هایم را مسخره‌ هم شاید بکنند.چون‌ یک‌ چیزهایی الکی‌ مینویسم میدونم.خودم‌ میدانم که هیچی‌بارم‌نیست‌ فقط‌مزخرفاتی را مینویسم که شاید خودم‌ را بهتر کنم.حال بد خودم‌را عوض کنم.میدونم‌همه چیزم بیخودی‌هست.آخرش هم‌ به حال خوب هم معلوم نیست برسم که یکبار هم که شده خوب بشم عوض بشوم.حالا خوب دلمان خوش هست که مینویسیم.اگر چه هیچی بارم‌نیست‌‌ میدونم خودم توخالی‌ هستم هیچ.
بچه بودیم.به روستا رفته بودیم .چند هفته آنجا ماندیم.در یکی از روزها بود مشغول بازی بودم.دیدم نور قرمز خوشرنگی جلب توجه میکرد.واقعا فکر میکردم یک چیز گرانبهایی هست.که میدرخشد .درخشش آن مرا به سمت خود جلب کرد.شاید با سرعت به سمت آن دویدم.اما نزدیک که شدم فهمیدم زغالهایی است که جرق کرده بودند و داخل سماور زغالی ریخته بودند.خوب شاید به خودم هم خندیدم.اما چقدر خوشرنگ شده بود.آنها را جرق کرده بود و درون سماور زغالی ریخته بود.گفتم الان هرکسی میبود به این کارم می

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

ارز دیجیتال ایران برگزار کننده مراسم عروسی گل‌برگ‌اندیشه انواع کيک و دسر و... دانلود خلاصه همه درسها و نمونه سوالات امتحانی درس اندیشه اسلامی William بنفشه‌ی وحشی Vincent پایگاه رسمی محمدرضا امیری و مرکز اعتقادی منتظران ظهور خرید اینترنتی